- قبول افتادن
- پذیرفته شدن، مقبول واقع شدن،
برای مثال صالح و طالح متاع خویش نمودند / تا چه قبول افتد و چه در نظر آید (حافظ - ۴۷۲)
معنی قبول افتادن - جستجوی لغت در جدول جو
- قبول افتادن
- پذیرفته شدن (مصدرل) قبول آمدن
- قبول افتادن ((~. اُ دَ))
- مورد پسند واقع شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پذیرفته شدن، مورد پسند واقع شدن خوشایند گشتن
بخشیده شدن، پذیرفته شدن بخشیده شدن (در سخن از بزرگان باحترام استعمال شود) : فی الحمله مامول سلجوقیان قبول و مبذول افتد